زن تنهاست


حوًای بی آدم

حوا که بغض کند ،حتی اگر خداهم سیب بیاورد،چیزی به جز آغوش آدم آرامش نمی کند.

زن تنهاست .جا مانده میان جنگی نابرابر برای حفظ بودن،له شده زیرتاریخی از تعصب وحشیانه ،در اسارت حجابی سیاه شکل گرفته از افکاری متعفن و خرافاتی یخ بسته و ایمان هایی سست وتوخالی.

آه که زن بودن چقدر درد دارد وقتی این همه اصالت ،یک دنیا احساس،وکوهی از غرور بی ارزش است ودر خانه های بی عفافی به حراج گذاشته می شودو به پشیزی نمی ارزد.بانو جان اینجا باکرگی معنایی ندارد وقتی تمام وجودت در اسارت نگاه هایی حریص شلاق می خوردو به چهار میخ کشیده می شود.می دانم تنت کبود خودخواهی هاست ،بگذار اشک های بی امانت شخم بزند گونه هایت را.اینجا زیبا که باشی شیطانی،بینا که باشی حریصی،گویا که باشی ناقص العقلی،دریده ای .باور کن رودابه بودن ،کتایون بودن بی فایده است حوا جان نمی گذارند تهمتنی،کاوه ای ،آرشی سرپا باشد که تو بخواهی تهمینه باشی .خودت نباش .احساست را دور بریز،بگذار همان حوای بی آدم همیشگی تاریخ بمانی .

بانو جان زندگی یعنی خستگی،جنگی پر تکرار،در ازای لحظات شادی که مکث کوتاهی بیش نیست باید بهای گزافی پرداخت.

با این همه زن بودن لطیف وزیباست،ماجرایی است که شجاعتی بی پایان می خواهد ،جنگی که پایانی نداردتا ته ته تاریخ.زن تنهاست .زن شکوهمندانه تنهاست حوا جان.

 

 



نظرات شما عزیزان:

soma
ساعت19:03---13 آبان 1391
سلام دوست عزیز
خیلی قشنگ نوشتی
آفرین


بهار
ساعت23:16---6 آبان 1391
من زنم،

و به همان اندازه از هوا سهم میبرم

که ریه های تو

درد آور است که من آزاد نباشم تا تو به گناه نیافتی
قوس های بدنم

بیشتر از افکارم به چشم هایت می آید...

تاسف بار است

که باید لباس هایم را به میزان

ایمان تو تایین کنم...

( سیمین دانشور)


سلام گلم.
مرسی از لطفت...
پستت خیلی قشنگ بود...بدون اغراق.
با افتخار لینک شدی.


ابو الفضل
ساعت18:50---6 آبان 1391
سلام خیلی ممنون که وب.....سر زدین ونظر دادین نظر لطف شماست وب...شما هم خوبه ولی مطالبش عالی هستش بای تا های

از ديار سربداران
ساعت17:47---6 آبان 1391
سلام عزيزم.وبت خيلي باحاله خيلي خوشم اومد
اميدوارم هميشه موفق باشي


سارا
ساعت14:55---5 آبان 1391

مرد ها در چار چوب عشق٬ به وسعت غیر قابل انکاری نا مردند!
برای اثبات کمال نا مردی آنان٬ تنها همین بس که
در مقابل قلب ساده و فریب خورده ی یک زن ٬ احساس می کنند مردند.
تا وقتی که قلب زن عاشق نشده ٬ پست تر از یک ولگرد
٬ عاجز تر از یک فقیر و گدا تر از همه ی گدایان سامره. پوزه بر خاک و دست تمنا به پیشش گدایی میکنند
اما وقتی که خیالشان از بابت قلب زن راحت شد ٬ به یک باره یادشان می افتد که خدا مردشان آفرید!!
و آنگاه کمال مردانگی را در نهایت نا مردی جست و جو میکنند...

*عشق مرد از نگاه دکتر شریعتی*

سلام دوست عزیزم !
دردنامه ی زن نوشتت رو خوندم . درد داشت .
ب امید ایرانی آزاد و آباد !


سارا
ساعت14:49---5 آبان 1391

من زنم ...

باید باکره باشى، باید پاک باشى!

براى آسایش خاطر مردانى که پیش از تو پرده ها دریده اند !

چرایش را نمیدانى فقط میدانى قانون است، سنت است ، دین است

قانون و سنت را میدانى مردان ساخته اند

اما در خلوت مى اندیشى به مرد بودن خدا و گاهى فکر میکنى شاید خدا را نیز مردان ساخته اند!!

من زنم ...

با دست هایی که دیگر دلخوش به النگو هایی نیست

که زرق و برقش شخصیتم باشد

من زنم .... و به همان اندازه از هوا سهم میبرم که ریه های تو

میدانی ؟ درد آور است من آزاد نباشم که تو به گناه نیفتی

قوس های بدنم به چشم هایت بیشتر از تفکرم می آیند

دردم می آید باید لباسم را با میزان ایمان شما تنظیم کنم

دردم می آید ژست روشنفکریت تنها برای دختران غریبه است

به خواهر و مادرت که میرسی قیصر می شوی

دردم می آید در تختخواب با تمام عقیده هایم موافقی

و صبح ها از دنده دیگری از خواب پا میشوی

تمام حرف هایت عوض میشود

دردم می آید نمی فهمی

تفکر فروشی بدتر از تن فروشی است

حیف که ناموس برای تو وسط پا است نه تفکر

حیف که فاحشه ی مغزی بودن بی اهمیت تر از فاحشه تنی است

من محتاج درک شدن نیستم / دردم می آید خر فرض شوم

دردم می آید آنقدر خوب سر وجدانت کلاه میگذاری

و هر بار که آزادیم را محدود میکنی

میگویی من به تو اطمینان دارم اما اجتماع خراب است

نسل تو هم که اصلا مسول خرابی هایش نبود

میدانی ؟

دلم از مادر هایمان میگیرد

بدبخت هایی بودند که حتی میترسیدند باور کنند حقشان پایمال شده

خیانت نمیکردند .. نه برای اینکه از زندگی راضی بودند

نه ...خیانت هم شهامت میخواست ... نسل تو از مادر هایمان همه چیز را گرفت

جایش النگو داد ...

مادرم از خدا میترسد ... از لقمه ی حرام میترسد ... از همه چیز میترسد

تو هم که خوب میدانی ترساندن بهترین ابزار کنترل است

دردم می آید ... این را هم بخوانی میگویی اغراق است

ببینم فردا که دختر مردم زیر پاهای گشت ارشاد به جرم موی بازش کتک میخورد

باز هم همین را میگویی

ببینم آنجا هم اندازه ی درون خانه ، غیرت داری ؟؟

دردم می آید که به قول شما تمام زن های اطرافتان خرابند ...

و آنهایی هم که نیستند همه فامیل های خودتانند ....

مادرت اگر روزی جرات پیدا کرد ازش بپرس

از س.ک.س با پدر راضی بود ؟؟؟

بچاره سرخ می شود ... و جوابش را ...

باور کن به خودش هم نمی دهد ...........

دردم می آید

از این همه بی کسی دردم می آید

سمین دانشور



نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در جمعه 5 آبان 1391برچسب:,ساعت 11:46 توسط فریاد| |


Power By: LoxBlog.Com